دارم فکر میکنم که دقیقا من دارم توو چه سالی زندگیمیکنم سال هزار و سیصد چند؟؟ یا شاید هم هزار و دویست و چند...
به چه جرمی زندانی شدم که حق تنفس ندارم حق دسترسی ندارم
حق زندگی ندارم داشتم فکر میکردم من کی این قدرت بهشون دادم که من و زندانی کنند!!!!
دیووونه وجودم داره زنجیرهاش پاره میکنه و کسی حواسش نیست